کومبان

کومبان جایی برای اشتراک مطالب ناب

کومبان

کومبان جایی برای اشتراک مطالب ناب

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

ممکن است همه این موارد به شما کمک کند ، اما حتی در این صورت ، شما با چیز جدید جادویی که همه افراد جامعه رسانه ها متقاعد شده اند ، پاسخی برای مسئله نخواهد یافت ، ذخیره نخواهید شد.

من می توانم از تجربه شخصی خود در طی چند ماه گذشته ، با ملاقات با سرمایه گذاران بیشمار و رهبران شرکت های رسانه ای و سردبیران و نویسندگان و فن آوری های دنیای رسانه بگویم که یک باور ناامیدکننده وجود دارد که می تواند با New Thing حل شود. و خدای ناکرده کسی باید آن را در عرشه زمین خود داشته باشد. نوع جدیدی از برنامه ویدیویی. بهترین اخبار روز ، به جز همه در فیلم. فیلم ، اما با زیرنویس. فقط 30 فیلم دوم ، که برای صفحه های عمودی طراحی شده اند. یک ربات شخصی در فیس بوک که فقط ویدیوی مورد نظر خود را ارائه می دهد. ویدئو در صورت تقاضا ، ویدئویی بیش از حد ، خطی ، شاداب ، معنی دار ، فراوان و جلب توجه!

یا شاید یک خبرنامه از نوعی باشد. یک خبرنامه ویدیویی.

اما اجازه دهید پشتیبان بگیرم.

شما می پرسید مشکل چیست؟ مشکل این است که ما قبلاً یک نسخه واقعاً مرتب و مرتب از یک تجارت رسانه ای داشتیم که در آن منافع بسیار بزرگ کنترل بسیاری از چیزهایی را که می خواندیم ، مشاهده کردیم و به آنها گوش می دادیم. از آنجا که آن سیستم بر پایه مفهوم کمبود و محل ساخته شده است - حدود آنچه از نظر جسمی امکان پذیر بود - نگهداری از دروازه ها و پر کردن تابوتها بسیار آسان بود. به عبارت ساده ، بازیکنان بسیار کمتری در این بازی بودند که تعداد رسانه های کمتری را برای محتوای خود در اختیار داشتند ، بنابراین مخاطبان به راحتی فروش می شدند و به راحتی امکان پذیر بودند.

سپس دیجیتالی. بعد من و تو و ناگهان همه کانالهای ثابت و قدیمی شروع به از بین رفتن کردند. اوراق به فروش نرسید. مجلات درگذشت. شبکه ها تقسیم شدند. اخبار محلی بسیار کمتر معنی داشتند. مقالات محلی حتی کمتر از آن. ناگهان مطالب رایگان بسیار بیشتری به صورت آنلاین در دسترس قرار گرفت و هرکسی می توانست بلاگ خود را شروع کند! اما صنعت رسانه یک جانور پرتحرک ، احمق و کند است که آگاهی چندانی در مورد تهدیدات و محیط اطراف خود ندارد. من در حال جست و خیز در چند قسمت هستم ، اما صنعت به طور کلی به قول (یا تهدید ، همانطور که با آن رفتار کردند) دیجیتال پاسخ دادم با نادیده گرفتن آن یا انکار آن. بنابراین به جای سازندگان محتوا و تبلیغ کنندگانی که به آنها توجه می کردند توجه و درک ارزش کاربر را به سمت آینده (همه چیز دیجیتالی) جابجا می کنند ، به سیستم قدیمی ادامه می دادند. اصولاً: فهمیدن اینترنت برای آنها واقعاً سخت بود و همه پول (مثل دلار مشترک) هنوز به محل های سنتی می رفتند. بنابراین تبلیغات مجلات سفارشات بزرگی با ارزش تر از همتایان دیجیتالی خود باقی مانده است (اگر گفته شود همتای آنها حتی وجود داشته است). تلویزیون حتی در همان کلاس نبود. سکه های دلار شروع به توصیف آن نمی کنند. امروز اکثراً به این شکل است. یک مدل شکسته که پیر می شود.

نکته دوم در کنار آن چالش های نشر بنیادی اتفاق افتاد: این صنعت که توانایی دستیابی به جمعیت خود را از طریق مالکیت چیزهایی مانند چاپخانه ها کنترل کرده بود ، شروع به واگذاری قدرت خود در فرایند تحویل و توزیع به افراد دیگر کرد. افرادی که به تجارت رسانه اهمیتی نمی دهند یا درک نمی کنند. افرادی که به آنها جواب می دادند بهترین چیزی نیستند ، این بیشترین چیزی بود.

بخشی از این از ترس انجام می شد ، اما بیشتر از روی جهل انجام می شد.

بنابراین با گذشت زمان ، ما مقیاس های دیجیتال ایجاد کردیم تا ارزش کاربر را جایگزین کنیم. فکر کردیم که می توانیم با شماره (شماره جدید و به ظاهر بی نهایت اینترنت و رسانه های اجتماعی ارائه دهیم) حل کنیم ، آنچه را که نمی توانیم با توجه حل کنیم. و با هر مجموعه جدید از ابروهای چشم (یا کلیک یا نمایش) که اضافه کردیم ، از شایستگی آنچه ساخته ایم کاسته ایم. و تبلیغ کنندگان بیشتر درخواست کردند ، زیرا این چشمها ارزش کمتری داشتند. و ما بیشتر ساختیم و ارزش کمتری داشت.

صنعت رسانه اکنون عمدتاً فکر می کند تنها الگوی کسب و کار کارآمد خود این است که به حد ممکن برسد و به تعداد بیشتری از مردم برسد ، و بفروشد - معمولاً به صورت برنامه ای ، اما گاهی اوقات نه - تبلیغات بسیاری را علیه آن مخاطبان ممکن می کند. اگر در غیر این صورت به شما بگویند دروغ می گویند.

به اعتقاد من ، آنها بلندمدت نیز اشتباه دارند.

و هر چند ماه - یا اجازه دهید سالانه بگوییم - یک فن آوری ، یا ایده ای ، یا شخص با هم همراه می شود و صنعت رسانه ای بسیار احمقانه و کند فکر می کند که New Thing همه چیز را برطرف می کند. آنها را به اوقات خوب برگردانید. آن سکه ها را به دلار واقعی تبدیل کنید. ممکن است یک سال iPad باشد ، سال بعد یک شبکه "روزنامه نگار آماتور" باشد ، شاید سال گذشته این شما باور نکنید که چه اتفاقی می افتد بعد ، شاید سال آینده این فیلم باشد (یا فیلم زنده؟) ، شاید این رباتها باشد. شاید این مقالات فوری باشد. شاید این برنامه جدید شما باشد.

مطمئناً می تواند کمی از همه این موارد باشد. اما در واقع این یکی از آنها نیست. همیشه می توانید مقداری باند را از New Thing خارج کنید. همیشه می توانید یک ضربه سریع بگیرید که به نظر می رسد موفقیت از New Thing است. اما به ندرت - تقریباً هرگز - چیزی که مشکل شما را برطرف می کند نیست.

مشکل شما این است که شما فریب می دهید. خیلی فحش گه ارزان و هیچ کس به شما یا گول های ارزان شما اهمیت نمی دهد. و مخاطبی که به طور فزاینده ای آگاه ، متصل و قابل تغییر است بر روی گله های ارزان شما قرار می گیرد. آنها گله های ارزان شما را نمی خواهند. آنها فاسد خوب را می خواهند. و آنها برای یافتن آن در جایی خواهند رفت. جهنم ، آنها حتی هزینه آن را نیز پرداخت می کنند.

حقیقت این است که بهترین و مهمترین چیزهایی که رسانه ها (اجازه دهید بطور خاص رسانه های خبری بگوییم) تاکنون ساخته نشده است برای رسیدن به بیشتر مردم ساخته نشده است - آنها برای دستیابی به افراد مناسب ساخته شده اند. زیرا انسان وجود دارد و ما ماشین های مصرفی نیستیم. چیزی که صنعت رسانه را نجات می دهد - یا حداقل بخشی که ارزش صرفه جویی در آنها را دارد - وقتی شروع می کنیم به جای برنامه نویسی برای الگوریتم ها یا چیزهای جدید ، دوباره کارهایی را برای افراد واقعی انجام می دهیم.

بنابراین در عصر بعد رسانه چه اهمیتی خواهد داشت؟

صداها و داستانهای قانع کننده ، استعدادهای واقعی و خام ، ایده های جدیدی که در واقع مخاطب را تحریک می کند و یا آنها را خوشحال می کند ، مارک هایی که دارای معنا و سرود هستند. اینها چیزهایی هستند که در عصر بعدی رسانه ها اهمیت دارند. فکر کردن از پلت فرم خود به عنوان یک بستر واقعی است ، نه یک روش تحویل. دانستن اینکه شما چیزی بیش از سخنان خود ندارید. فکر کردن به شغل خود به عنوان یک محصول و داستان نویسی است ، نه یک عنوان تجاری و بدنه کپی. فکر کردن از مخاطبان خود به عنوان محدود و ایجاد یک مدل کسب و کار پایدار در اطراف آن مخاطب - این مهم خواهد بود. فکر کردن در مورد برنامه 10 ساله شما و نه ارزیابی یک میلیارد دلاری - این مهم خواهد بود.

اما قبل از اینکه دوباره به آن چیزهای واقعی دست پیدا کنیم ، بسیار خونین خواهد بود. خونین و خشن و افسرده. سازندگان محتوا خواهند مرد. آنها خریداری می شوند. آنها از هم جدا می شوند. شبکه های تلویزیونی آنها شکست خواهد خورد. مشارکت آنها پایان خواهد یافت. در واقع ، این قبلاً در حال رخ دادن است.

ما باید هزار درس سخت بیاموزیم ، اکثر آنها بر این عقیده متمرکز شده اند که اگر می خواهید چیزی واقعاً عالی بسازید ، نمی توانید به فکر بزرگ کردن آن برای همه باشید. شما باید آن را برای کسی عالی کنید. بسیاری از مردم ، اما همه افراد نیستند.

من تمایل دارم که یک فرد نیمه پر لیوان باشم. من فکر می کنم این یک فرصت باورنکردنی برای افراد هوشمند در رسانه است. ما می توانیم خودمان را باز کنیم. ما می توانیم چیزهای جدید بسازیم. ما می توانیم شروع کنیم ، هر چند که می خواهیم.

این خطر وجود دارد که به نظر خود تبلیغی برسد ، این همان کاری است که من برای یک دوره بهتر یک سال روی آن کار کرده ام. من فقط علاقه مند به ساختن چیزهای جالب برای افراد علاقه مند هستم. می خواهید از آن پشتیبانی کنید یا بخشی از آن باشید؟ پینگ من من عاشق صحبت کردن هستم

  • صابر حسینی

بازاریابی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی